مسعود فيروزي خاطرنشان كرد: علیرغم تلاشها و اقدامات مستمر صورت گرفته از سوی سازمان بهزیستی و سایر متولیان امر آموزشِ افرادِ دارای معلولیت بویژه سازمان آموزش و پرورش استثنایی، بدلیل نابرابری در دستیابی به فرصتهای آموزشی در مناطق صعبالعبور روستایی هرساله شاهد بازماندن از تحصیل تعدادی از افراد دارای معلولیت در روستاها میباشیم. اميدواريم از طريق اجراي اينگونه طرحها بتوانيم آمار كودكان داراي معلوليت درحال تحصيل در مناطق روستايي را افزايش دهيم.
وي افزود: لزوم تدوین طرحی مشترک با سایر سازمانها و انجمنهای مؤثر در امر آموزش و تسهیل دستیابی به فرصتهای آموزشی افراد دارای معلولیت ساکن در مناطق روستایی بیش از پیش مطرح ميگردد. طرح حمايت از بهبود دسترسي كودكان داراي معلوليت در مناطق صعبالعبور روستايي بههمين منظور تدوين گرديده و مجري آن سازمان بهزيستي ميباشد. آموزشو پرورش استثنايي نيز آموزشهاي لازم را به تسهيلگران بهمنظور پيگيري وضعيت تحصيلي دانشآموزانِ داراي معلوليت را ارائه خواهد كرد.
مديركل بهزيستي خراسان رضوي با تاكيد بر اينكه اين طرح بهصورت آزمايشي درحالحاضر در استانهاي خراسان رضوی و خراسان جنوبی درحال اجرا است، گفت: شهرستانهای تربتجام و قوچان در استان خراسان رضوي و شهرستانهای سربیشه و زیرکوه در خراسان جنوبي بهصورت پايلوت براي اجرای اين طرح انتخاب شدهاند. در نهايت، اثربخشي اين طرح نيز توسط دانشگاه فرهنگيان در اين دو شهرستان بررسي خواهد شد و درصورت موفق بودن در استانهاي ديگر نيز اجرا ميگردد.
وي افزود: در ابتدا تحقيقات ميداني متعددي بهمنظور شناخت مهمترين عامل بازماندگي و ترك تحصيل كودكان داراي معلوليت از تحصيل در مناطق روستايي انجام گرفت. از آنجائي كه مدارس استثنايي غالبا در مراكز شهرستانها قرار گرفته و در روستاها موجود نيستند لذا دانشآموزان داراي معلوليت مجبورند هرروزه از مناطق روستايي مسافت طولاني را تا مدرسه طي نمايند. مشكلات اقتصادي خانوادهها و ناتواني آنها براي تهيه سرويس مدرسه و... يكي از علل بازماندگي اين افراد از تحصيل ميباشد.
فيروزي با بيان اينكه وجود نگرشها و باورهاي منفي نسبت به افراد داراي معلوليت يكيديگر از دلايلي است كه منجر به ترك تحصيل آنها ميشود، گفت: در برخي موارد كودك داراي معلوليت از ناحيه معلم يا ساير دانشآموزان طرد ميشود و اين باعث ميگردد كه كودك علاقهاي به ادامه تحصيل نداشته باشد. از طرفي عدم آشنايي خانواده با روشهاي آموزشي ويژه افراد داراي معلوليت موجب ميگردد كه كودك از حمايتها و كمكهاي تحصيلي از جانب خانواده محروم شود و نتواند فراگيري لازم را داشته باشد. در برخي موارد متاسفانه خانوادهها نيز نسبت به توانمندي و يادگيري فرزند معلول خود نااميد هستند و همكاريهاي لازم را انجام نميدهند.
وي افزود: بازماندن افراد دارای معلولیت از تحصیل در هریک از مدارس عادی یا استثنایی به دلایلی از قبیل صعبالعبور بودن و دسترسپذیری نامناسب مناطق روستایی، عدم وجود مدارس استثنایی در مقاطع مختلف در روستا، کمبود تعداد معلمین، عدم وجود یا هزینههای بالای تجهیزات آموزشی مورد نیاز دانشآموزان دارای معلولیت و امثال آن، قطعا پیامدهای فردی، خانوادگی و اجتماعی منفی و عدیدهای را در برخواهد داشت.
مديركل بهزيستي خراسان رضوي با تاكيد بر اينكه يكي از اهداف توانبخشي مبتني بر جامعه اين است كه افراد داراي معلوليت نيز از خدمات توسعه همانند ديگر اعضای جامعه برخوردار شوند، گفت: از مهمترین مؤلفههای توانبخشی مبتنی بر جامعه، مؤلفه آموزش است. آموزش این امکان را به همه افراد میدهد تا برحسب استعداد و توان خود بتوانند در سرتاسر زندگی بیاموزند که چه نیازی دارند و چه میخواهند.
وي درخصوص گروه هدف اين طرح گفت: تمامی کودکان 6 تا18 سال که بر اساس تشخيص کمیسیون پزشکی به عنوان فرد دارای معلولیت شناسایی شوند و بر اساس ارزیابی سازمان آموزش و پرورش استثنایی" آموزش پذیر" باشند و توانایی تحصیل در مدرسه پذیرا یا کلاسهای روستا مرکزی در مناطق روستایی و صعبالعبور را دارند، جزء گروه هدف اين طرح ميباشند.
فيروزي درخصوص محاسن اجراي اين طرح گفت: در اين طرح دانشآموزان سالم با پذیرش دانشآموز دارای معلولیت به عنوان عضوی از جامعه محلی خود، مسئولیتپذیری اجتماعی خود را تقویت مینمایند. خانواده افراد دارای معلولیت حس حمایت شوندگی بیشتری مییابند و والدین بهمنظور رشد فرزند خود به لحاظ آموزشی انگیزه بیشتری خواهند داشت. موفقیت افراد دارای معلولیت در سیستم آموزشی به تقویت خودپنداره آنها میانجامد و همچنین سبب افزایش آگاهی از معلولیت در سطح جامعه محلی و تغییر نگرش بسیاری از افراد جامعه نسبت به افراد داراي معلوليت خواهد شد. بکارگیری شیوههای آموزشی خلاقانه بر اساس نوع معلولیت از سوی معلمین و گروه همسالان نيز موجب ارتقای سطح مهارتی در هر دو گروه معلمین و دانش آموزان ميگردد.
وي درخصوص وظيفه تسهيلگران دراجراي اين طرح، گفت: تسهيلگر بايستي وضعيت دانشآموزانِ داراي معلوليت كه در سن تحصيل هستند را شناسايي كرده و پيگيريهاي لازم را بهمنظور مرتفع كردن موانع آموزشي براي اين افراد انجام دهد. بهطور مثال دانشآموزان داراي معلوليت در مناطق روستايي اكثرا در مدارس عادي تحصيل ميكنند لذا معلم نيز آگاهيهاي لازم را درخصوص چگونگي تدريس، برقراري ارتباط و... در رابطه با اين كودكان ندارد. بنابراين تسهيلگر بهطور ويژه اين آموزشها را پيگيري ميكند. اگر سرپرستان دانشآموز به هردليل توانايي رسيدگي بهامور تحصيلي كودك را نداشته باشند، تسهيلگر بايستي بهجاي والدين، اين وظايف را براي كودك داراي معلوليت عهدهدار شود.